732) سوره فاطر (35) آیه 32 ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ
بسم الله الرحمن الرحیم
732) سوره فاطر (35) آیه 32
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیرُ
ترجمه
سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان؛ پس، از آنان ظالم به خویش بود، و از آنان میانهرو بود، و از آنان پیشیگیرنده به همه خیرات [پیشتاز در خوبیها] به اذن خدا؛ آن است که همان تفضل بزرگ است.
نکات ادبی
اصْطَفَیْنا
قبلا بیان شد که ماده «صفو» در اصل دلالت بر خلوص از هر گونه شائبه و آلودگی میکند و نقیض «کدر» است؛ و «صفوه» از هرچیزی، به معنای «خالصِ» آن چیز است و تفاوت «صافی» با «خالص» در این است که «خالص» آن چیزی است قبلا آلودگی داشته و اکنون پاک شده، اما «صافی» به چیزی هم که با هیچ آلودگیای همراه نبوده است، گفته میشود.
«اصطفاء به معنای به دست آوردن «صفوه» چیزی است و « اصطفاء خدا بندگانش را» گاه به آن است که آنها را صاف و خالص از هر شائبه و آلودگیای که در غیرشان است، بیافریند؛ و گاه به آن است که آنها را با اختیار و حکم خود از شائبههای موجود صاف کند که هرچند این هم به نحوی نیازمند همان حالت اول است.
و تفاوت «اصطفاء» و «اختیار» (برگزیدن) در این است «اصطفاء» در جایی است که خلوص و پاکی آن چیزی اختیار میشود مورد اهتمام است؛ اما «اختیار» صرف اینکه از نظر شخص انتخاب کننده، آن گزینه بهتر از (خیر) از گزینههای دیگر باشد، کافی است. با توجه به این ملاحظات به نظر میرسد علیرغم ترجمه تمام مترجمان، معنای «برگزید» ظرافتهای کلمه «یَصْطَفی» را مورد غفلت قرار میدهد و از این رو عبارت «گلچین میکند» در ترجمه استفاده شد.
جلسه 123 http://yekaye.ir/al-hajj-022-75/
«مِنْ عِبادِنا»
حرف «من» به سه معنا ممکن است به کار رفته باشد:
«مِن» تبیین؛ که از این جهت شبیه است به آیه «وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفى» (نمل/59) آنگاه مراد این است: آنان که گلچین کردیم که بندگانمان [حقیقی] ما هستند.
«مِن» ابتداء: آنانی را که از میان بندگانمان سراغشان رفتیم و آنان را گلچین کردیم؛
«مِن» تبعیض: برخی از بندگانمان که گلچین کردیم.(المیزان، ج17، ص45)
همچنین در حالت اول، اضافه «نا» به «عبادنا» اضافه تشریفیه است (المیزان، ج17، ص46) یعنی تعبیر «بندگان ما» بار معنایی مثبتی برای این بندگان ایجاد میکند و آنها را خاص و ممتاز از سایر بندگان میکند (لذا داخل کروشه تعبیر «حقیقی» اضافه شد) اما در دو حالت دوم، اضافه عادی (ملکیت یا ...) است.
حدیث
1) روایت شده است که یکبار در مجلس مامون در مرو، حضرت امام رضا ع بود و جماعتی از علمای عراق و خراسان نیز بودند. مامون گفت: از معنای این آیه به من خبر دهید که: «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» (فاطر/32). آن علما گفتند منظور خداوند عز و جل از این آیه همه امت است.
مامون به امام رضا ع رو کرد و گفت: یا اباالحسن! شما چه میفرمایید؟
امام فرمود: من مانند آنان نمی گویم، بلکه میگویم که منظور خداوند عترت پاک است.
مامون گفت: چگونه این را فقط مخصوص عترت، و نه بقیه امت، میدانی؟
فرمود: چون اگر منظور، امت بود آنگاه جمیع امت در بهشت بودند، زیرا خداوند تبارک و تعالی [در ادامه] میفرماید «پس، از آنان ظالم به خویش بود، و از آنان میانهرو بود، و از آنان پیشیگیرنده به همه خیرات به اذن خدا؛ آن است که همان تفضل بزرگ است.» سپس همگی اینان را در بهشت جمع کرد و فرمود «بهشتهای عدن [پابرجا] که در آن وارد میشوند در حالی که در آنجا با دستبندهایی از طلا زینت مییابند» پس این بتنها برای عترت پاک است نه غیر ایشان.
مامون گفت: آن عترت پاک کیستند؟
فرمود: همانا که خداوند در کتابش آنان را توصیف کرد و فرمود «جز این نیست که خداوند مىخواهد از شما اهل بیت هر گونه پلیدى را بزداید و شما را به همه ابعاد پاکى پاکیزه گرداند» (احزاب/33) و همانها که پیامبر اکرم ص فرمود:
«همانا من در میان شما دو ثِقل گرانبها جانشین میگذارم: کتاب خداوند و عترتم همان اهل بیتم؛ و همانا این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر حوض بر من وارد شوند و بنگرید که چگونه حق جانشینی مرا در مورد آنان رعایت می کنید؛ ای مردم: نخواهدی که به آنان چیزی بیاموزید چرا که آنان از شما عالمترند.
آن علما گفتند: یا اباالحسن! بفرما ببینیم که آیا این عترت همان آل هستند یا غیر آل هستند؟
امام رضا ع فرمود: همان آل هستند.
علما گفتند: پس ما خبر معتبر از پیامبر ص داریم که فرمود «امت من آلِ من هستند» و نیز از طریق اصحابش خبر مستفیضی [خبری که بسیار نقل شده باشد اما به حد تواتر نرسد] روایت شده که نتوان آن را انکار کرد که «آل محمد ص همان امت اویند»
امام رضا ع فرمود: بفرمایید ببینم، آیا دقه بر آل محمد ص حرام است یا خیر؟
گفتند: بله.
فرمود: پس صدقه بر تمام امت حرام است!
گفتند: خیر.
فرمود: پس، معلوم شد که آل غیر از امت است؛ به کجا میروید؟ آیا از آن ذکر [+ قرآن] رویگردان شده اید یا اینکه شما قومی اسرافکار هستید؟[1]
آیا ندانستید که وراثت و طهارت بر آن گلچینشدههای هدایت یافته گفته میشود و نه بر غیر آنها.
گفتند: یا اباالحسن! این را از کجا میگویید؟
فرمود: از این سخن خداوند عز و جل که فرمود: «و در حقیقت، نوح و ابراهیم را فرستادیم و در میان فرزندان آن دو، نبوّت و کتاب را قرار دادیم: برخی از آنها هدایتیافتگاناند، و برخی از آنان بدکار بودند.» (حدید/26) پس وراثت و طهارت از آن هدایت یافتگان بود نه از برای فاسقان. [2]
الأمالی( للصدوق)، ص522-524
حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْفَقِیهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ شَاذَوَیْهِ الْمُؤَدِّبُ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
حَضَرَ الرِّضَا ع مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ بِمَرْوَ وَ قَدِ اجْتَمَعَ فِی مَجْلِسِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ عُلَمَاءِ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَانَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ أَخْبِرُونِی عَنْ مَعْنَى هَذِهِ الْآیَةِ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْأُمَّةَ کُلَّهَا فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَا تَقُولُ یَا أَبَا الْحَسَنِ؟
فَقَالَ الرِّضَا ع لَا أَقُولُ کَمَا قَالُوا وَ لَکِنِّی أَقُولُ أَرَادَ اللَّهُ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ
فَقَالَ الْمَأْمُونُ وَ کَیْفَ عَنَى الْعِتْرَةَ مِنْ دُونِ الْأُمَّةِ
فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع إِنَّهُ لَوْ أَرَادَ الْأُمَّةَ لَکَانَتْ بِأَجْمَعِهَا فِی الْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ» ثُمَّ جَمَعَهُمُ کُلَّهُمْ فِی الْجَنَّةِ فَقَالَ «جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ» فَصَارَتِ الْوِرَاثَةُ لِلْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ لَا لِغَیْرِهِمْ
فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَنِ الْعِتْرَةُ الطَّاهِرَةُ؟
فَقَالَ الرِّضَا ع الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ جَلَّ وَ عَزَّ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص «إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ وَ انْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَیُّهَا النَّاسُ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ»
قَالَتِ الْعُلَمَاءُ أَخْبِرْنَا یَا أَبَا الْحَسَنِ عَنِ الْعِتْرَةِ أَ هُمُ الْآلُ أَوْ غَیْرُ الْآلِ
فَقَالَ الرِّضَا ع هُمُ الْآلُ
فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَهَذَا رَسُولُ اللَّهِ ص یُؤْثَرُ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ أُمَّتِی آلِی وَ هَؤُلَاءِ أَصْحَابُهُ یَقُولُونَ بِالْخَبَرِ الْمُسْتَفَاضِ الذین [الَّذِی] لَا یُمْکِنُ دَفْعُهُ آلُ مُحَمَّدٍ أُمَّتُهُ
فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع أَخْبِرُونِی هَلْ تَحْرُمُ الصَّدَقَةُ عَلَى الْآلِ
قَالُوا نَعَمْ
قَالَ فَتَحْرُمُ عَلَى الْأُمَّةِ
قَالُوا لَا قَالَ هَذَا فَرْقُ مَا بَیْنَ الْآلِ وَ الْأُمَّةِ وَیْحَکُمْ أَیْنَ یُذْهَبُ بِکُمْ أَ ضَرَبْتُمْ عَنِ الذِّکْرِ صَفْحاً أَمْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ وَقَعَتِ الْوِرَاثَةُ وَ الطَّهَارَةُ [الْوِرَاثَةُ رِوَایَةً وَ الطَّهَارَةُ فِی الظَّاهِرِ] عَلَى الْمُصْطَفَیْنَ الْمُهْتَدِینَ دُونَ سَائِرِهِمْ
قَالُوا وَ مِنْ أَیْنَ یَا أَبَا الْحَسَنِ؟
قَالَ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِیمَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ فَصَارَتْ وِرَاثَةُ النُّبُوَّةِ وَ الْکِتَابِ لِلْمُهْتَدِینَ دُونَ الْفَاسِقِین.[3]
2)
الف. روایت شده که شخصی از امام باقر ع سوال کرد درباره این آیه که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان؛ پس، از آنان ظالم به خویش است، و از آنان میانهرو است، و از آنان پیشتاز در خوبیهاست به اذن خدا» (فاطر/32)
فرمودند: پیشتاز در خوبیها، امام است؛ میانهرو کسی است که امام را میشناسد؛ و ظالم به خویش کسی است که امام را نمیشناسد.
ب. شخصی از امام رضا ع سوال کرد درباره این آیه که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» (فاطر/32)
فرمودند: منظور فرزندان حضرت فاطمه س هستند؛ پیشتاز در خوبیها، امام است؛ میانهرو کسی است که امام را میشناسد؛ و ظالم به خویش کسی است که امام را نمیشناسد.
ج. شخصی از امام صادق ع سوال کرد درباره این آیه که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» (فاطر/32)
فرمودند: شما چه میگویید؟
گفت: می گوییم درباره فاطمیون (فرزندان حضرت فاطمه س) است.
فرمودند: این گونه که پنداشتید، نیست؛ کسی که شمشیر بردارد و مردم را به خلاف بخواند [برای خودش ادعای امامت یا مهدویت کند] داخل در این نیست.
گفتم: پس «ظالم به خویش» کیست؟*
فرمود: کسی که در خانهاش نشسته و حق امام را نمیشناسد؛ و میانهرو کسی است که امام را میشناسد؛ و پیشتاز در خوبیها، خود امام است.
*پینوشت:
ظاهرا سوالکننده گمان میکرد که «ظالم بنفسه» چنین افرادیاند، و اینکه امام فرمود اینها مصداق «ظالم لنفسه» نیستند، منظورش این بود که ظاهر آیه بعدی این است که این افراد «ظالم لنفسه» نهایتا به بهشت میروند، اما کسی که ادعای امامت کند، هرچند از ذریه حضرت زهرا س باشد، جزء اینان نیست. (توضیح بیشتر در تدبر6)
الکافی، ج1، ص214-215
الف. الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ عَنْ سَالِمٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ» قَالَ السَّابِقُ بِالْخَیْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ لِلْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِی لَا یَعْرِفُ الْإِمَامَ.[4]
ب. الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا الْآیَةَ قَالَ فَقَالَ وُلْدُ فَاطِمَةَ ع وَ السَّابِقُ بِالْخَیْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِالْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِی لَا یَعْرِفُ الْإِمَامَ.
ج. الْحُسَیْنُ عَنْ مُعَلًّى عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» فَقَالَ أَیَّ شَیْءٍ تَقُولُونَ أَنْتُمْ قُلْتُ نَقُولُ إِنَّهَا فِی الْفَاطِمِیِّینَ قَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ لَیْسَ یَدْخُلُ فِی هَذَا مَنْ أَشَارَ بِسَیْفِهِ وَ دَعَا النَّاسَ إِلَى خِلَافٍ فَقُلْتُ فَأَیُّ شَیْءٍ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ الْجَالِسُ فِی بَیْتِهِ لَا یَعْرِفُ حَقَّ الْإِمَامِ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِحَقِّ الْإِمَامِ وَ السَّابِقُ بِالْخَیْرَاتِ الْإِمَامُ.[5]
3) در کتب اهل سنت درباره این حدیث آمده است:
الف. از حضرت علی ع روایت شده که: از رسول الله ص درباره تفسیر این آیه پرسیدم. فرمودند:
آنان عبارتند از تو و ذریه تو؛ هنگامی که روز قیامت شود: از قبرهایشان سه گونه بیرون میآیند: «ظالم به خویش» یعنی کسی که بدون توبه مرده است؛ «میانهرو» یعنی کسانی از ذریه تو که نیکیها و بدیهایش یکسان است؛ و «پیشتاز در خوبیها» کسانی از ذریه تو هستند که خوبیهایشان بر بدیهایشان می چربد.
ب. ابوحمزه ثمالی میگوید: خدمت امام سجادع بودم که دو نفر از مردم عراق آمدند و گفتند: ما خدمت رسیدهایم تا برایمان توضیحی درباره برخی آیات قرآن بدهید.
فرمودند: کدام آیه؟
گفتند: این سخن خداوند متعال که «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان»
فرمود: ای عراقیها! شما در این باره چه می گویید؟
گفتند: میگوییم این درباره امت محمد ص نازل شده است.
فرمودند: پس همه امت محمد ص در بهشتاند؟!
یکی از جمع حاضر گفت: یا ابن رسول الله! پس در مورد چه کسی نازل شده است؟
سه بار فرمودند: به خدا سوگند درباره ما اهل بیت نازل شده است.
من گفتم: پس بفرمایید چه کسی در میان شماست که «ظالم به خویش» باشد؟
فرمودند: کسی که خوبیها و بدیهایش برابر باشد؛ که او هم [نهایتا] در بهشت خواهد بود.
گفتم: و «میانهرو»؟
فرمودند: کسی که در خانه خویش خدا را عبادت میکند تا که مرگش در رسد.
گفتم: «پیشتاز در خوبیها»؟
فرمودند: کسی که شمشیر کشیده [= علیه ظلم قیام کرده] و مردم را به راه پروردگارش میخواند.
ج. از زید بن علی [= برادر امام باقر ع که علیه بنیامیه قیام کرد و به شهادت رسید] روایت شده است که درباره این سخن خداوند متعال که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به ...» (فاطر/32) گفت: «ظالم در حق خویش» آن کس از ماست که با مردم درآمیخته، «میانه رو» شخص عبادتپیشه است؛ و «پیشتاز» آن است که شمشیر کشیده و مردم را به راه خپروردگارش میخواند.
شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج2، ص156-158
الف. أَخْبَرَنَا عَقِیلٌ، أَخْبَرَنَا عَلِیٌّ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیْدِ بْنِ زَبُورَا بِبَغْدَادَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی الدُّنْیَا حَدَّثَنَا أَبُو نُعَیْمٍ [الْفَضْلُ] بْنُ دُکَیْنٍ، حَدَّثَنَا سُفْیَانُ عَنِ السُّدِّیِّ عَنْ عَبْدِ خَیْرٍ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیَةِ فَقَالَ:
هُمْ ذُرِّیَّتُکَ وَ وُلْدُکَ، إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ خَرَجُوا مِنْ قُبُورِهِمْ عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ: ظالِمٌ لِنَفْسِهِ یَعْنِی الْمَیِّتَ بِغَیْرِ تَوْبَةٍ، وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَیِّئَاتُهُ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ، وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ مَنْ زَادَتْ حَسَنَاتُهُ عَلَى سَیِّئَاتِهِ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ.
ب. حَدَّثُونَا عَنْ أَبِی بَکْرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ صَالِحٍ السَّبِیعِیِّ قَالَ: حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْحَسَنِ الْجَصَّاصُ [قَالَ:] أَخْبَرَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَکَمِ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ خَالِدٍ أَبُو حَفْصٍ الْأَعْشَى عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، قَالَ:
إِنِّی لَجَالِسٌ عِنْدَهُ إِذْ جَاءَهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَقَالا: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ جِئْنَاکَ [کَیْ] تُخْبِرَنَا عَنْ آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ. فَقَالَ: وَ مَا هِیَ قَالا: قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا فَقَالَ: یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ وَ أَیْشٍ یَقُولُونَ قَالا: یَقُولُونَ: إِنَّهَا نَزَلَتْ فِی أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ: عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ: أُمَّةُ مُحَمَّدٍ کُلُّهُمْ إِذاً فِی الْجَنَّةِ!! قَالَ: فَقُلْتُ مِنْ بَیْنِ الْقَوْمِ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فِیمَنْ نَزَلَتْ فَقَالَ: نَزَلَتْ وَ اللَّهِ فِینَا أَهْلَ الْبَیْتِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قُلْتُ: أَخْبِرْنَا مَنْ فِیکُمُ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ قَالَ: الَّذِی اسْتَوَتْ حَسَنَاتُهُ وَ سَیِّئَاتُهُ وَ هُوَ فِی الْجَنَّةِ فَقُلْتُ: وَ الْمُقْتَصِدُ قَالَ: الْعَابِدُ لِلَّهِ فِی بَیْتِهِ حَتَّى یَأْتِیَهُ الْیَقِینُ، فَقُلْتُ: السَّابِقُ بِالْخَیْرَاتِ قَالَ: مَنْ شَهَرَ سَیْفَهُ وَ دَعَا إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ.[6]
ج. حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَکَمِ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْحُسَیْنِ [الْعُرَنِیُ] عَنْ یَحْیَى بْنِ مُسَاوِرٍ، عَنْ أَبِی خَالِدٍ، عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ [وَ سَاقَ الْآیَةَ إِلَى آخِرِهَا وَ] قَالَ:
الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الْمُخْتَلِطُ مِنَّا بِالنَّاسِ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَابِدُ وَ السَّابِقُ الشَّاهِرُ سَیْفَهُ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ.[7]
4) از امام باقر ع روایت شده است در مورد این سخن خداوند متعال که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» فرمود: آنان آل محمد ص هستند. «پس، از آنان ظالم به خویش بود» و آن کسی است که هلاک میشود؛ «و از آنان میانهرو بود» و آن صالحاناند؛ «و از آنان پیشتاز در خوبیهاست به اذن خدا» و آن علی بن ابیطالب ع است، و خداوند عز و جل میفرماید «آن است که همان تفضل بزرگ است» یعنی قرآن. ... (ادامه حدیث در بحث از آیه بعد خواهد آمد)
تأویل الآیات الظاهرة، ص472
وَ قَالَ أَیْضاً حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمُحَمَّدِیِّ عَنْ کَثِیرِ بْنِ عَیَّاشٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا قَالَ فَهُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَفْوَةُ اللَّهِ فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ هُوَ الْهَالِکُ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ هُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ فَهُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ یَعْنِی الْقُرْآنُ ...[8]
و این مطلب که حضرت علی ع مصداق بارز «پیشتاز در خوبیها» است از جانب بسیاری از ائمه و صحابه روایت شده است.[9]
5) داود بن قاسم جعفری میگوید از امام حسن عسکری ع درباره این آیه سوال کردم که خداوند عز و جل میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان؛ پس، از آنان ظالم به خویش بود، و از آنان میانهرو بود، و از آنان پیشی گیرنده به همه خیرات [پیشتاز در خوبیها] به اذن خدا»
فرمود: همگیشان از خاندان محمد ص هستند. «ظالم به خویش» کسی است که به [امامت] امام اقرار نمی کند.
پس دیدگانم از اشک پر شد و داشتم با خود فکر می کردم درباره عظمتی که خداوند به خاندان حضرت محمد داده است، که بر محمد و آلش سلام؛ که امام ع نگاهی به من انداخت و فرمود: مطلب خیلی عظیمتر از آن چیزی است که در دلت درباره عظمت شأن آل محمد ص گذشت؛ پس حمد خدا را به جای آور که به ریسمان آنان درآویختی و روز قیامت که هر مردمی به امامشان فراخوانده میشوند، تو هم به سوی آنان فراخوانده میشوی؛ پس ای ابوهاشم، بشارت باد بر تو، که در راه خوبی هستی!
کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج2، ص419
عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ» قَالَ کُلُّهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِی لَا یُقِرُّ بِالْإِمَامِ قَالَ فَدَمَعَتْ عَیْنِی وَ جَعَلْتُ أُفَکِّرُ فِی نَفْسِی فِی عِظَمِ مَا أَعْطَى اللَّهُ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلَامُ فَنَظَرَ إِلَیَّ أَبُو مُحَمَّدٍ فَقَالَ الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِمَّا حَدَّثَتْکَ نَفْسُکَ مِنْ عَظِیمِ شَأْنِ آلِ مُحَمَّدٍ فَاحْمَدِ اللَّهَ فَقَدْ جُعِلْتَ مُتَمَسِّکاً بِحَبْلِهِمْ تُدْعَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِهِمْ إِذَا دُعِیَ کُلُّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَأَبْشِرْ یَا أَبَا هَاشِمٍ فَإِنَّکَ عَلَى خَیْرٍ.
به علت کثرت احادیث، بقیه احادیث در روز بعد در کانال گذاشته میشود
تدبر
1) «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا»
مقصود از کسانی که خداوند از میان بندگانش گلچین کرده، چه کسانیاند؟
الف. ذریه پیامبر اکرم ص که از فرزندان حضرت زهرا س هستند امامان معصوم علیهمالسلام هستند (احادیث) چرا که آناناند که عارف به تمام حقایق و دقایق قرآن هستند و علم کامل به قرآن تنها نزد آنان است. (مجمعالبیان، ج8، ص638) و پیامبر هم در احادیث متعدد بهویژه در حدیث ثقلین، بر اینکه آنان ملازم قرآناند و علم قرآن را از آنان بیاموزید تاکیدات فراوان داشته است؛ و این آیه مصداقی از «آل ابراهیم» است که در آیه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ» (آل عمران/3) بر این گلچین کردن آنها تاکید کرده بود (المیزان، ج17، ص45)
ب. علمای امت هستند از این جهت که در حدیث آمده که علما وارثان انبیاء هستند (به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638) و از آنجا که عالمان حقیقیای که هیچ جهلی در علمشان راه ندارد و پیامبر ص آنان را در عرض قرآن قرار داد (حدیث ثقلین) و تنها آنهایند که تمام حقیقت قرآن را بیهیچگونه خطایی میدانند، پس بازگشت این نظر هم به نظر قبلی میشود.
ج. پیامبران الهیاند که خداوند آنان را به رسالت و دریافت کتابهای آسمانی خویش برگزید. (جبائی، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638) (البته بر این دیدگاه میتوان اشکال کرد که ظاهر این آیه، بویژه در مقایسه با آیه قبل به گونهای است که گویی، آیه در مقام مقایسه پیامبران و جانشینان آنهاست؛ یعنی در آیه قبل آنچه از کتاب به پیامبران داده میشود را با تعبیر «وحی کردیم» اشاره کرد، پس این «به میراث دادیم» ظهور در این دارد که همان کتابهایی را که ما به پیامبران داده بودیم به صورت ارث به عدهای دیگر رساندیم)
د. همان گلچینشدگانیاند که خداوند آنان را چنین معرفی فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمین» (آلعمران/33) آنگاه:
د.1. با توجه به اینکه حضرت آدم و حضرت نوح، پیامبر بودهاند نه میراثبرِ پیامبران، منظور بنیاسرائیل است (ابومسلم، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638)
د.2. با توجه به اینکه تعبیر «آلعمران»، هم در مورد حضرت موسی ع (موسی بن عمران)، و هم در مورد حضرت عیسی (چون نام پدر حضرت مریم هم عمران بوده، تحریم/12)، و هم در مورد حضرت علی ع و خاندان ابوطالب (نام حضرت ابوطالب ع عمران بوده)، به کار رفته، کاملا محتمل است که آلعمران، علاوه بر پیامبران و اوصیای بنیاسرائیل، اشاره به حضرت علی ع و اولاد ایشان نیز باشد؛ بویژه که هم حضرت موسی ع و حضرت عیسی ع که از نوادگان حضرت اسحاقاند، و هم پیامبر اکرم ص و حضرت علی ع و امامان پس از ایشان که از نوادگان حضرت اسماعیلاند، هر دو مصداق آل ابراهیم ع نیز هستند. (همان بند الف)
ه. امت اسلام هستند از این جهت که خداوند آنان را میراثبرِ تمامی کتابهای آسمانی قرار داده است. (ابنعباس، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638) اما اگر «الـ» در «الکتاب» را الف و لام عهد بدانیم - که ظاهر آیه چنین است[10] -، آنگاه مقصود همان کتابی است که در آیه قبل اشاره شده (المیزان، ج17، ص44)، یعنی قرآن کریم، آنگاه موضوع آیه به ارث بردن قرآن است، نه کتابهای آسمانی گذشته.
و. ...
2) «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا»
چرا تعبیر «ارث دادیم» را به کار برد؟
الف. به معنای این است که حکم به آنها رسید و بدانها ختم شد، شبیه آن که در جای دیگر فرمود «وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوها: و آن بهشتی است که آن را به شما به ارث دادیم» (زخرف/72) (مجمعالبیان، ج8، ص638)
ب. منظور این است که ایمان به کتابهای قبلی را از امتهای قبلی به این امت دادیم؛ چرا که ارث بردن به معنای انتقال چیزی از قومی به قوم دیگر است. (به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638)
ج. اینکه چه کسانی علم و معارف قرآن را به دست آورند، یک امر دلبخواهی نیست؛ بلکه ناشی از یک نحوه عنایت ویژه خداست؛ گویی این ارثیهای است که از پیامبران به آنان، به عنوان وارث مستقیم پیامبران میرسد.
د. ...
3) «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ»
در این آیه یک دستهبندیای انجام شده است به سه گروه: ظالمان به خویش، میانهروها، و پیشتازان در خوبیها.
مقسم این تقسیم چیست (یا به عبارت دیگر، مرجع ضمیر «منهم» چیست)؟
الف. «عبادنا» است؛ یعنی از میان بندگانمان که سه قسماند، یک گروه را گلچین کردیم، که همان قسم سوماند، چرا که بویژه معنی ندارد که آنان که ظالم به خویشاند جزء برگزیدگان باشند (ابن عباس، حسن، قتادة، سیدمرتضى، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص638) و بر اساس بسیاری از روایات، گروه سوم همان ائمه اهل بیت ع هستند.
ب. «الَّذینَ اصْطَفَیْنا» است، یعنی گلچین شدهها به این سه دسته تقسیم میشوند؛ آنگاه مراد این است که ما عدهای را امتیاز دادیم و برگزیدیم؛ اما اینان سه دسته شدند؛ آنگاه:
ب.1. همگی نجات مییابند (مجمعالبیان، ج8، ص638)، که در مورد «ظالم به خویش» بدین جهت که مدتی در برزخ و مواقف قیامت معطل میشود تا پاک شود و وارد بهشت گردد (حدیث7).
ب.2. در مورد پیشتازان در خیرات، تردیدی نیست که بهشتیاند؛ میانهروها هم بهشتی میشوند بدین جهت که ممکن است کسانی باشند که اعمال خوب وبدشان برابر است (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً؛ توبه/102) ویا باید تفضل الهی و ... آنان را دربرگیرد تا بهشتی شوند (وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ؛ توبه/106) و ...[11] اما آنان که ظالم به خویشاند، جهنمی هستند (مجمعالبیان، ج8، ص638)؛ و در این صورت، مقصود از برگزیده شدن، به معنای یک امتیاز و نعمت دنیوی است که مثلا موقعیتی ممتاز برای رشد آنان مهیا شده است؛ ولی معنایش این نیست که حتما آنان از این درست استفاده کردند؛ همان طور که در جایی در مورد بنیاسرائیل تعبیر «به شما نعمت دادیم و شما بر جهانیان برتری بخشیدیم» آمده است (بقره/47 و 122) در عین حال در جاهای دیگر همینها مورد لعن قرار گرفتند. (مائده/78)
4) «إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا»
کسى حقّ انتخاب و اعطاى مسئولیّتهاى دینى را دارد که به حال بندگانش آگاهى عمیق داشته باشد. (تفسیر نور، ج9، ص501)
5) «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا ... سابِقٌ بِالْخَیْراتِ»
وقتی «الـ» بر کلمه «جمع» وارد شود، اصطلاحا الف و لام استغراق است و حاوی معنای «همه» است؛ «الخیرات» یعنی همه خوبیها. با توجه به این نکته، می توان نتیجه گرفت:
شرط دریافت میراث قرآن، سبقت در همهى کارهاى خیر است نه انجام بعضى. (تفسیر نور، ج9، ص501)
به علت کثرت تدبرها بقیه موارد را روز بعد در کانال می گذارم
[1] . ظاهرا اشارهای است به آیه «أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفینَ: و آیا به [صِرفِ] اینکه شما قومى منحرفید [باید] قرآن را از شما بازداریم» (زخرف/5) و ممکن است در نوشتن تصحیف رخ داده و «أن» به صورت «ام» نوشته شده است.
[2] .. پاورقیها را در سایت بخوانید